*
وضعیت نمادهای بانکی در بورس که با هدف شفافسازی و استانداردسازی گزارشهای مالی در ماههای اخیر، متوقف شدهاند، آشفته و مبهم گزارش شده و سهامداران نیز در وضعیت سرگردانی و بلاتکلیفی به سر میبرند.
هیچ به گفته کارشناسان، سنگینی توقف طولانیمدت نمادهای بورسی بر دوش سهامداران خرد که باعث بلوکه شدن پول و سرمایه سرمایهگذاران کوچک میشود، نتیجهای جز دلسردی و فرار آنها از بازار سرمایه را در پی ندارد. توقف نمادهای بورسی باعث ضرر سهامداران خرد و فراری شدن آنها از بازار سرمایه میشود. این نمادهای بانکی به علت اختلاف با بانک مرکزی درباره استانداردهای جدید تنظیم صورتهای مالی متوقف مانده و رایزنی مسئولان بازار سرمایه برای تعیین تکلیف آنها نیز بینتیجه مانده است.
شفافسازی و افزایش استانداردهای تهیه گزارشهای مالی در بورس، اقدامی مثبت جهت تقویت بازار سرمایه است اما نباید نقدشوندگی سهام را که جزو ذات بازار سرمایه به شمار میرود، زیر سوال ببرد.
از آن جایی که در حال حاضر هدایت منابع مالی به سمت بازار سرمایه به جای بانکها با توجه به شرایط بد نظام بانکی، حائزاهمیت است، اینگونه توقفها زنگ خطری است برای سهامداران خرد و دلزدگی آنها از سرمایهگذاری در بورس. بررسیها نشان میدهد بخشی از سهامداران نمادهای بانکی در بورس را سهامداران خرد تشکیل میدهند که توقف درازمدت نمادهای بانکی، این سهامداران را بلاتکلیف کرده و حتی تاثیر منفیای بر حجم معاملات بورس گذاشته است. با توجه به اینکه به اعتقاد سهامداران بازار سرمایه توقف طولانیمدت نمادهای بورسی، به بازار سرمایه لطمه میزند، آنها میگویند معنا ندارد به سهامداران اعلام شود پول شما به علت اینکه فلان بانک باید صورتهای مالی خود را طبق نظر بانک مرکزی استانداردسازی کند، بلوکه میشود. همچنین از نظر آنها، برخی درآمدها توسط بانکها گزارش میشود که از نظر بانک مرکزی به رسمیت شناخته نشده است.
به گفته کارشناسان، توقف نمادهای بانکی به سهامداران، پیامدهایی دارد. بنابراین لازم است برای تشویق سرمایهگذاران خرد و برنامهریزی برای بینالمللی شدن، مشکل توقف نمادها را حل کنیم.
عباسعلی حقانینسب، کارشناس بورس:
به نقدشوندگی بورس آسیب نزنیم
مراحلی در بازار سرمایه وجود دارد به اسم نقدشوندگی. هر بازاری هم که در دنیا درست میشود دارای این مرحله نقدشوندگی است. گاهی به دلیل ایجاد شفافیت نقدشوندگی را قربانی میکنیم. زمانی که سهمی را متوقف میکنیم یعنی اینکه دارایی اشخاص را بلوکه میکنیم، در حالی که سهامداران در این امر بیتقصیرند. تمام هم و غم ما باید این باشد که از هر فرایندی که به نقدشوندگی بازار صدمه میزند، جلوگیری کنیم. در حال حاضر در بازار سرمایه ما بیش از 79 نماد بسته شده است. این موضوع به دلیل عدم شفافیت پیش آمده و عامل ایجاد آن مربوط به بانک مرکزی و سازمان بورس است. ما نباید به جای مجازات عاملان مثل حاملان اطلاعرسانی، مدیران بانکها و مدیران سازمان بورس، سهامداران خرد را مجازات کنیم. ابهامهای موجود باید برداشته شود و توقف نمادها بیش از این نباید ادامه پیدا کند. اینگونه موارد روی شاخص بورس آثار منفی دارد و باعث ضربه به آن میشود. مهمترین چیز نقد شوندگی سهامهاست که باعث گریز سهامداران بورس خواهد شد.
مهدی طحانی، کارشناس بورس:
ممانعت از ورود سفتهبازی به بورس
بسته شدن نمادها در همه جای دنیا برای رسیدن به شفافیت است. معمولا شرکتهایی که دچار عدم شفافیت هستند، در این دوره مورد بررسی قرار میگیرند تا اطلاعات جدید از آنها به دست آید. مزیت مهم این کار، این است که امکان سفتهبازی روی سهام همین نوع شرکتها از میان میرود و از طرفی مانع ورود افراد ناآگاه به بورس میشود. گرچه این توقف مانع نقدشوندگی است اما در نهایت به سود سهامدار است، چرا که اطلاعات اضافی از شرکتها را به دست میآورد. از طرفی به گزارشگری مالی بازار سرمایه که شناوری سهام در آن به اندازه کافی نیست، میانجامد. همه این موارد باعث میشود که در نهایت مردم قربانی سفتهبازی نشوند. توقف نمادهای بورسی معمولا به دلیل اینکه جمعآوری و تصمیمگیری در حوزه اطلاعرسانی خارج از محدوده بورس است و به وزارتخانههای دیگری وابسته است، به وجود میآید. بنابراین طولانی شدن توقف این نمادها خارج از حوزه بورس است. همین روند طولانی موجب نارضایتی مردمی میشود که به عنوان سهامدار خرد در بازار بورس حضور دارند اما به طور کلی این موضوع از آن جایی که شفافیت به همراه دارد و حفظ حقوق سهامداران و سرمایه آنها را تضمین میکند، اقدام مناسبی است.
مجید محمد علیزادهآرانی، کارشناس بازار سرمایه:
شمشیر دو لبه توقف نمادهای بورسی
برای بازار سرمایه هم خیلی جالب نیست که نماد تعدادی از شرکتهای بورسی به مدت طولانی بسته شده باشد و امکان معامله برای سهامداران و سرمایهگذاران نباشد. در این حالت ممکن است سهامداران به دلیل افت قیمتها متضرر شوند که البته این امر ممکن است ناشی از عوامل و رفتارهای سیاسی باشد که در زمان توقف نمادها شکل گرفتهاند. برای مثال یک رویداد و یا یک اتفاق سیاسی روی پارامترهای قیمتی بورس اثر میگذارد. توقف نمادهای بورسی باید به گونهای باشد که سهامداران متضرر نشوند. سازمان بورس هم باید به سهامداران علت توقف را اعلام کند تا آنها به مرور محدودیتها و موانع را از میان بردارند.
توقف نمادها یک شمشیر دو لبه است، در حالی که باعث ایجاد شفافیت میشود برای سهامداران ضررهایی را نیز میتواند به همراه داشته باشد. در واقع به دلیل عدم اطلاعرسانی شرکتهای پذیرفته شده در بورس، این سرمایهگذاران هستند که متضرر میشوند و در کل توقف طولانیمدت نمادها باعث سلب اعتماد و کاهش قدرت نقدشوندگی بازار سرمایه میشود. بهتر است سازمان بورس برای اینگونه توقفها دستورالعملها را بازنگری کند تا پشتوانه سهامداران به ویژه سهامداران خرد باشد و با ابزارهایی به طور کامل آنها را کنترل کند و ضمانت اجرایی محکمی داشته باشد.
منبع: سایت کسب و کار